11 ماهگی
11 ماهگی سلام کلوچه ی مامان.
خیلی خیلی خیلی دیر اومدم.ببخشید
اینجا هم عروسی دخی خاله ی باباس که دخترم عین فرشته ها شده بود.
عاشق موش شدنتم.
این شما اینم باران بانو.
اینم یه عروسی دیگه.
برای دیدن بقیه عکسها برید ادامه مطلب...
مثلا اوووردمت تو پارکینگ که دور بزنی ولی چون دمپایی پات بود بلد نبودی راه بری.
تا دیدی تبلتو تمومه شیطونیات تموم شدیه جا نشستی ور میرفتی باهاش.
قربون دختر خوشگلم برم.
دخترمو پسر عمو جان.
لی لی لی دخترم عروس شده.عروسیتو ببینم مامانی.
اوف اوف اوف چه دختر مودبی.
اینجا تو اوج خستگی ویفر در دهن خوابیدی.
پیش به سوی بازار.
دلم برا چوچولوییات تنگ شد.
